Web Analytics Made Easy - Statcounter

بچه‌های دهه نودی این روزها به‌عنوان خبرنگاران جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بر صندلی سینماها نشسته‌ و با افرادی که روزی آن‌ها را در تلویزیون می‌دیدند، مستقیم و بدون واسطه به گفت‌وگو می‌نشینند، اما این‌بار آن‌ها خودشان سوژه خبرنگاران ایمنا شدند و به سوالات ما پاسخ دادند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برای حضور در بین سه سینمایی که قرار است اکران فیلم‌های جشنواره فیلم‌های کودک و نوجوان را داشته باشند، ترجیح می‌دهم اولویت را با دو سینمایی بگذارم که خبرنگاران نوجوان دختر و پسر در آن حضور دارند و برای همین مسیرم با سینما چهارباغ آغاز می‌کنم؛ از درب اصلی که وارد می‌شوم خبری از خبرنگاران نیست و نگاهی که به ساعت می‌اندازم می‌بینم که ساعت ۱۶:۰۰ است و این یعنی باید دقایقی را صبر کنم تا نشست خبری بچه‌ها تمام شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حدود ۲۰ دقیقه می‌گذرد؛ قبل از آنکه یکی یکی و گوشی به‌دست از درب سالن خارج شوند، مروری بر سوالاتی که می‌خواهم بپرسم دارم و و حالا این منم و خبرنگارانی که به تازگی گام در این مسیر گذاشته‌اند و رویاهای فراوانی دارند؛ اولین نفری که مرا با ماجرای این روزهای خود همراه می‌کند، فربد ۱۲ ساله است که درباره شروع مسیر خبرنگاری‌اش می‌گوید: «فراخوان جشنواره رو توی فضای مجازی دیدم و بعد از اون تصمیم گرفتم بی‌ام و خبرنگار بشم البته در دوره سی یکم هم بعضی کارهای خبری انجام می‌دادم اما این فرصت خوبی بود که ایجاد شد.» و صحبتش را درباره تجربه روزهای خبرنگاری این‌طور ادامه می‌دهد: «خبرنگاری کار سختیه اما وقتی فیلم می‌بینیم و مصاحبه می‌گیریم انرژی زیادی می‌گیریم و اگر ساله دیگه هم شرایط پیش بیاد خبرنگار میشم اما از مسئولا میخوام که کاری کنند تا این جشنواره همیشه توی اصفهان برگزار بشه.»

به یکی از بزرگ‌ترین آرزوهایم رسیدم

همانطور که با فربد خداحافظی و برای او آرزوی موفقیت می‌کنم، چشمم به امیرحسین ۱۲ ساله می‌افتد و قبل از آنکه از رنگ فیروزه‌ای لباسش متوجه خبرنگار بودن او بشوم، همین که با تلفن همراهش در حال تایپ کردن است خبرنگار بودنش مشخص می‌شود؛ بدون معطلی کنارش می‌ایستم و می‌گویم: «منم با شما همکارم؛ میای باهم یه گفت‌وگویی داشته باشیم؟» و فوری قبول می‌کند و ماجرای ورودش به عرصه خبر را این‌طور تعریف می‌کند: «خبرنگاری و رسانه رو دوست داشتم و بابام و خواهرم هم که خبرنگارند من رو برای حضور توی جشنواره تشویق کردند؛ اینکه به یکی از بزرگ‌ترین آرزوهام رسیدم حس خیلی خوبیه چون شنیدم خیلی از خبرنگارهای بزرگ کشورمون از همین جشنواره به جاهای بهتر رسیدند.»

سری در جمعیت زیاد داوران و خبرنگاران نوجوان حاضر در سالن می‌چرخانم و با چشم به‌دنبال لباس‌های فیروزه‌ای رنگ می‌گردم و کیان ۱۲ ساله را می‌بینم که نام «خبرنگار» بر کارت او نقش بسته است؛ او هم از پیشنهاد مصاحبه استقبال و ماجرا را این‌طور تعریف می‌کند: «دوست دارم وقتی بزرگ میشم خبرنگار بشم و امسال که برای اولین بار سنم به جشنواره رسیده اومدم و هدفم هم اینه که نظر مردم رو درمورد فیلم‌ها بدونم و در کل فیلم‌ها و نشست‌های خوبی رو داشتیم اما به نظرم بعضی از فیلم‌ها به درد بچه‌ها و داورهای کودک نمی‌خوره و دیدیم که توی بعضی از فیلم‌ها داوران مشغول به کارهای دیگه بودن در حالی که به نظرم داورها باید با جون و دل فیلم‌ها رو ببینند؛ این نگاه و نکته‌سنجی از سمت بچه‌های ۱۲-۱۳ ساله تحسین برانگیز است.

مسئولان جشنواره ژانر سینمای کودک رو فراموش نکنند

بازهم به مسیرم در سالن‌ها ادامه می‌دهم؛ این بار چشمم به سید امیرحسین ۱۲ ساله می‌افتد که در تکاپو برای مصاحبه گرفتن است و وقتی نزدیک او می‌ایستم متوجه می‌شوم که قرار است مصاحبه بگیرد و در حال حفظ کردن سوالاتش است؛ چند دقیقه‌ای صبر می‌کنم تا مصاحبه‌اش تمام شود و به سراغش می‌روم که می‌گوید: «برادرم سال‌های قبل در جشنواره حضور داشت و برای همین دوست داشتم به جشنواره بی‌ام و خبرها رو به گوش مردم ایران برسونم؛ حس خوبی دارم که با مسئول‌ها حرف مصاحبه می‌کنم و بعد هم قراره اون حرف‌ها منتشر بشه؛ حرفم هم به مسئولای جشنواره اینه که ژانر سینمای کودک رو فراموش نکنند.»

قرار است نشست خبری بعدی بچه‌ها شروع شود و بچه‌ها با شور و شوق و البته سر و صدای زیاد به سمت سالن می‌روند؛ در ذهنم حساب می‌کنم که احتمالاً بین سینما ساحل تا چهارباغ حدود ۱۰ دقیقه پیاده‌روی داشته باشد و با همین حساب سر انگشتی به سمت میدان انقلاب و سینما ساحل راه می‌افتم تا گفت‌وگویی با دختران خبرنگار هم داشته باشم؛ ریسه‌های رنگی حال و هوای چهارباغ را جشنواره‌ای کرده و شور رو شوق خانواده‌ها برای رسیدن به سانس سینما مشهود است.

طبق حساب قبلی، چند دقیقه زودتر از اتمام نشست خبری فیلم به سینما می‌رسم و منتظر می‌مانم تا بچه‌ها از سالن خارج شوند؛ مهرسا ۱۲ ساله جزو اولین نفراتی است که از سالن خارج می‌شود و او هم مثل بقیه خبرنگاران نوجوان، از مصاحبه استقبال و صحبتش را این‌طور شروع می‌کند: «همیشه خبرنگاری و مصاحبه گرفتن رو دوست داشتم و پدرم هم خبرنگار بود و دوست داشتم کارهایی که انجام میده رو انجام بدم برای همین تصمیم گرفتم شانسم را امتحان کنم و توی فرایند جشنواره شرکت کنم البته قبل از این تجربه‌ای برای خبرنگاری نداشتم و جشنواره تجربه اولمه و دوست دارم سال دیگه هم در جشنواره شرکت کنم.»

زهرای ۱۳ ساله خبرنگار نوجوان بعدی است که سوژه مصاحبه ما می‌شود و این‌طور تعریف می‌کند که: «قبل از این مجریگری می‌کردم و وقتی فراخوان خبرنگاری رو دیدم تصمیم گرفتم توی جشنواره شرکت و این حس و حال را تجربه کنم؛ خبرنگاری دنیای عجیب و غریب و در عین حال سخت و پیچیده‌ایه اما بازهم دلنشین و دلچسبه و پیشنهادم اینه که بقیه بچه‌ها این حس رو تجربه کنند اما اگر جشنواره تابستون برگزار می‌شد برای بچه‌ها بهتر بود.»

تعامل با آدم‌های جدید و فرهیخته کار جذابی است

بچه‌های خبرنگار مشغول مصاحبه‌های خودشان‌اند و دقایقی را بین کتاب‌های فروشگاه طبقه دوم سینما ساحل قدم می‌زنم و در این میان چشمم به ثنا ۱۲ ساله می‌افتد که در حال ورود به سالن سینماست؛ به‌واسطه آشنایی قبلی که با او داشتم صدایش می‌زنم و گفت‌وگو را با او آغاز می‌کنم: «حضور در جشنواره اولین تجربه خبرنگاریم بود و قبل از این هم دوست داشتم حتماً این کار را تجربه کنم و توی این کار، تعامل با آدم‌های جدید و فرهیخته شهر کار جذابیه؛ فراخوان جشنواره رو هم مامانم از فضای مجازی دید و به من پیشنهاد داد تا شرکت کنم. به نظرم خبرنگاری سختی‌های خودش رو داره چون نیاز به جنب وجوش و سرعت داره اما در عین حال جذابیت خودش رو هم دارد و با عشق کار انجام می‌دیم.» و صحبتش را با تشکر از عوامل جشنواره این‌طور به پایان می‌رساند: «هماهنگی برنامه‌های این شکلی زحمات زیادی داره و ارز مسئول‌های برنامه تشکر و از تمام بچه‌ها دعوت می‌کنم به هرنوعی توی جشنواره شرکت کنند.»

در حال خارج شدن از سالن نگار را می‌بینم و تصمیم می‌گیرم به‌عنوان آخرین نفر با او گفت‌وگویی داشته باشم؛ «از طریق دوستم خیلی یهویی فراخوان جشنواره رو دیدم و ثبت نام کردم اما اول این موضوع رو جدی نگرفتم و امیدی به قبول شدن نداشتم؛ به نظرم هرکاری سختی‌های خودش رو داره اما اینکه کنار بقیه بچه‌ها یه جو صمیمی هست تجربه خیلی خوبی بوده، در کل جشنواره امسال به بهترین نحو انجام شد اما یه نقدی که داشتم این بود که بازی بازیگرهای کودک توی فیلم الزاماً داستان کودکانه‌ای نداره.»

لذت گفت‌وگو با نوجوانانی که خودشان این روزها درگیر خبر و خبرنگاری هستند، متفاوت و لذت‌بخش‌تر از هر مصاحبه دیگری است؛ با وجود سن کم و جملات ساده‌ای که به‌کار می‌برند، انگار که بر روی تک تک جملات‌شان ساعت‌ها فکر کرده و با آمادگی و تسلط کامل به سوالات پاسخ می‌دهند؛ بچه‌های دهه نودی خیلی زودتر از آن‌چه که فکرش را می‌کردیم بزرگ شده‌اند و این روزها به‌عنوان خبرنگاران جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان بر صندلی سینماها نشسته و با افرادی که روزی آن‌ها را در تلویزیون می‌دیدند، مستقیم و بدون واسطه به گفت‌وگو می‌نشینند.

کد خبر 694806

منبع: ایمنا

کلیدواژه: جشنواره فیلم کودک خبرنگاران نوجوان سي و پنجمين دوره جشنواره فيلم كودكان و نوجوانان دبیر سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان سی وپنجمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان سی وپنجمین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق خبرنگاران نوجوان جشنواره شرکت دوست داشتم گفت وگو ۱۲ ساله فیلم ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۶۱۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درددل‌هایی از جنس کارگری؛ دستانی که پاکیزگی را به شهر هدیه می‌دهند

زیبایی و پاکیزگی شهر را مدیون تلاش شبانه‌روزی کارگران زحمتکش شهرداری به‌ویژه پاکبان‌ها هستیم، تلاش‌هایی که گمنامانه و بیشتر در دل تاریکی شهر رقم می‌خورد و فرارسیدن روز کارگر بهترین فرصت برای تقدیر از این تلاش‌ها و یادآوری برای مسئولانی است که باید در جهت بهبود زندگی آن‌ها قدم بردارند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحال‌وبختیاری، روزش را با الهی به امید تو شروع می‌کند و به محل کار رهسپار می‌شود، پس از پوشیدن لباس نارنجی‌رنگش ابزار کارش را که تنها یک گاری و جارو است، بر می‌دارد و هم‌گام با شهروندان در کوچه پس کوچه‌های شهر قدم می‌زد تا زباله‌ای را که بر زمین می‌ریزد، جمع کند تا مبادا بوی نامطبوع زباله مشام شهروندی را بگیرد، مبادا کودکی با دست زدن به زباله‌ای بیمار شود، مبادا مسافری به شهر بیایید و شهر را کثیف ببیند.

قامتش خم می‌شود و دستش پینه می‌بندد تا همشهریان و مسافران، شهر را با چهره تمیز و پاکیزه نظاره کنند، برخی مواقع خسته می‌شود از این شغل طاقت‌فرسا اما عشق خدمت به مردم باعث می‌شود فردا دوباره با انرژی کارش را شروع کند، کارش سنگین است و امنیت شغلی هم ندارد، درآمدش هم کفاف زندگیش را نمی‌دهد و برخی مواقع خجل‌زده و شرمسار از زن و فرزندش عرق شرم بر پیشانی‌اش می‌نشیند اما گرمای طاقت‌فرسا و کار سنگین را بهانه می‌کند برای این عرق شرمی که بر صورت دارد.

دستانش را که ببینید ترک‌ها و پینه‌های زیادی را می‌بینی و بر پیشانی هم چین‌هایی نشسته است که از گذر عمر خبر می‌دهد، درحالی که به جارویش تکیه کرده است، می‌گوید: «دوره کودکی و نوجوانی آرزو داشتم برای خودم کسی شوم و برووبیایی داشته باشم اما حالا با این دستان پینه بسته فقط در حال بدو بدو هستم تا شکم زن و فرزندم خالی نماند.»

دلش از روزگار و این وضعیت اقتصادی پر بود اما به او امیدواری دادم که روز کارگر نزدیک است و قطعاً مسئولان فکری برای افزایش درآمدتان می‌کنند اما ناامیدانه جوابم داد از این روزها زیاد آمده و رفته است اما خبری از تقدیر و تشکر و افزایش درآمد نیست و ایجاد امنیت شغلی نیست که نیست و دوباره صدای خش خش جارویش فضا را پر می‌کند و راهش را ادامه می‌دهد.

زحمت کارگران را نادیده نگیریم

یکی از کارگران شهرداری در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در چهارمحال‌وبختیاری، از سختی شغل‌اش می‌گوید: نیروی حجمی یا شرکتی هستیم که امنیت شغلی نداریم هر لحظه ممکن است از کار بیکار شویم.

وی گفت: تعطیلی نداریم چون نمی‌توانیم شهر را تعطیل کنیم و نظافت انجام ندهیم یا نمی‌توان زباله را روی زمین نگه داشت و جمع نشود.

این کارگر شهرداری بیان می‌کند: اگر کمی شهروندان همراهی کنند و شهر را تمیز نگه دارند و یا زباله کمتری روی زمین بریزند و شب‌ها زباله خود را سر وقت بیرون بگذارند ما هم می‌توانیم با خستگی کمتر در کنار فرزندانمان بمانیم.

یکی دیگر از کارگران شهرداری نیز به خبرنگار ایمنا می‌گوید: کار در شهر به قدری سخت و دشوار است که هر بار دعا می‌کنم کاش مردم کمی هم هوای ما را داشتند اما برخی از مردم انگار که ما را نمی‌بینند و اصلاً به این فکر نمی‌کنند که ما هم خسته می‌شویم و کمی مراعات حال ما را بکنند.

وی ادامه می‌دهد: حقوقمان کم و کارمان زیاد است. انتظار داشتیم مسئولان در وزارتخانه و جاهای بالاتر فکری به حال ما کنند با این وضعیت سخت اقتصادی و گرانی ما هم در پرداخت اجاره خانه و تأمین مایحتاج زندگیمان مانده‌ایم.

فعالیت ۲۶۰ نیروی خدمات شهری در شهرکرد

محمدرضا محمدیان معاون خدمات شهری شهرداری شهرکرد در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا در چهارمحال‌وبختیاری اظهار می‌کند: در حال حاضر حدود ۲۶۰ نیروی خدمات شهری در حوزه نظافت و جمع‌آوری زباله در سطح شهر فعال هستند که کار و تلاش این کارگران عزیز در پیشرفت و آبادانی شهر و کسب رضایت شهروندان نقش به‌سزایی دارد و به کمک آنها می‌توان به اهداف شهرداری دست پیدا کنیم

وی می‌افزاید: اکثر نیروهایی که در مجموعه شهرداری حضور دارند، کارگران هستند و بزرگترین دغدغه مجموعه مدیریت شهری هم معیشت آنها است.

محمدیان پاسداشت کرامت و منزلت کارگران را امری ضروری می‌داند و تاکید می‌کند: تلاش کردیم تا بتوانیم حق و حقوقات کارگران را به صورت کامل پرداخت کنیم و در راستای تحقق فرمایشات رهبر انقلاب (مدظله‌العالی) و اجرای قانون در خصوص کارگران گام برداریم.

معاون خدمات شهری شهرداری شهرکرد می‌گوید: طبق قانون روز کارگر تعطیل است اما با توجه به اینکه شهر یک موجود زنده است و نمی‌توان جمع‌آوری زباله و نظافت شهر را یک روز هم تعطیل کرد، بنابراین کارگرانی که در این روز سرکار حاضر شوند برابر قانون هزینه تعطیل کاری آن‌ها توسط شرکت مربوطه پرداخت خواهد شد.


به گزارش ایمنا، قطعاً ادارات و متولیان امر از جمله اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی تدارکاتی برای روز کارگر دیده‌اند اما هیچ جشن و برنامه و مراسمی بهتر و ماندگارتر از ایجاد امنیت شغلی برای کارگران نیست.

اگر هر مسئولی فرمایشات رهبر انقلاب (مدظله‌العالی) را سرلوحه و اولویت کاری خود برای کارگران قرار دهد، قطعاً و بدون شک هم کارگران امنیت شغلی پیدا می‌کنند و هم در تحقق شعار سال می‌توان از این ظرفیت عظیم بهره‌مند شد و در راستای جهش تولید گامی بزرگ برداشت، ایشان مهم‌ترین ویژگی طبقه کارگر را مایه گذاشتن از جسم و جان خود برای پیشرفت و آسایش کشور دانسته‌اند و فرمودند: «کارگران ستون فقرات یک جامعه هستند که در صورت نبود یا ضعف آنها، کشور فلج خواهد شد … اگر قشر کارگر از امید و رفاه و امنیت شغلی برخوردار باشد، حرکت کشور در مسیر پیشرفت سریع‌تر و آسان‌تر خواهد شد»

کد خبر 747707

دیگر خبرها

  • اکران «اقیانوس پشت پنجره» به مناسبت روز ملی خلیج فارس
  • درددل‌هایی از جنس کارگری؛ دستانی که پاکیزگی را به شهر هدیه می‌دهند
  • اختتامیه دومین جشنواره ملی «دوست من کتاب» در همدان
  • آیین اختتامیه دومین جشنواره ملی دوست من کتاب برگزار می‌شود
  • همدان میزبان جشنواره شعر کودک و نوجوان رضوی می شود
  • تجلیل از برگزیدگان جشنواره نوجوان سالم در کرمان
  • به‌نشر با دست پر به نمایشگاه کتاب تهران می‌ رود / ارائه ۶۰۰ اثر پر فروش و جدید در نمایشگاه کتاب
  • تجلیل از برگزیدگان جشنواره قرآنی «پله‌های آسمانی» در تبریز
  • تیزر | گفت‌وگوی ایمنا با اعضای شورای شهر اصفهان
  • رقابت ۱۰ گروه در جشنواره هنر‌های نمایشی کودک و نوجوان آذربایجان غربی